گذشت لحظه های با تو بودن

و در پائیز عشقمان

طعمی از دوست داشتن باقی نماند

چقدر زودگذر بود قصه من و تو

و در آن روز که دست بی رحم تقدیر

درو کرد گندمزار دلهایمان را

وتهی شد همه جا از عطر گل عشق

و در کوچ پرنده های غمگین

در آن کویر آرزو

شاعری دلشکسته و تنها

می نوشت شعری به یاد با هم بودنها

شعری برای خشکیدن گلهای عشق در مزرعه دوست داشتنها

قطره اشکی به یاد همه خاطره ها


موضوعات مرتبط: شعر زیبای عاشقانه

تاريخ : شنبه بیست و هفتم خرداد ۱۳۹۱ | 14:24 | نویسنده : سعیداکرمی |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.